در سالهای اخیر بخشی از گروههای سیاسی اصولگرا نامیده میشوند که بر چهار اصل مشترکند؛ یکی از این چهار اصل ولایت پذیری است.
در روزهای پس از انتخابات هر چه به جلو پیش رفتهایم، شاهد بودهایم که منازعات از سطح انتخاباتی به سطحی بالاتر کشیده شده و زمین اصلی جنگ نرم که میان اصحاب خیمه ولایت و جبهه مقابلان ولایت به وقوع پیوسته است، هر روز بیشتر آشکار گردیده است.
اما در این میان خطری جدیتر از خطر دشمنان ولایت هم هست که در این کشور قطعا ضدولایت فقیه، در بین مردم جایگاهی نخواهد داشت و نخواهد تنوانست کاری از پیش ببرد؛ خطر دیگر خطر گروهی است که مدعی ولایت پذیری هستند، اما همچنان به بهانههای گوناگون از پذیرش دستورات رهبری شانه خالی میکنند.
رهبری به تصریح در قضیه توهین به عکس امام ، در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون درباره اینکه مردم ما عصبانى و خشمگین شدند؛ حق هم را به آنها دادند اما دستور فرمودند « آرامش را حفظ کنید... همه کار با آرامش. اگر یک وقتى لازم بشود، خود مسئولین، خود قانون و حافظان قانون، آنچه که وظیفهشان باشد، انجام میدهند.»
البته در آن دیدار شناسائى افرادى که منشأ فسادند، و آگاهسازی را تجویز کردند اما دوباره پس از آن بر آرامش تاکید کردند و فرمودند «در سطح جامعه، تشنج، اغتشاش، درگیرى مصلحت نیست؛ این چیزى است که دشمن میخواهد. دشمن میخواهد جامعه آرام نباشد.»
پیشتر نیز در در دیدار بسیجیان با صراحت بیشتر فرموده بودند « کسانى که مصالح کشور را میخواهند، مایلند حقائق را غالب کنند، من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزئى و غیر اصولى صرف نظر کنند. شایعهسازى و شایعهپراکنى درست نیست. انسان مىبیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور - کسانى که بارهاى کشور را بر دوش دارند - تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعهسازى میکنند؛ فرق هم نمیکند، چه رئیس جمهور باشد، چه رئیس مجلس باشد، چه رئیس مجمع تشخیص مصلحت باشد، چه رئیس قوهى قضائیه باشد؛ اینها مسئولین کشورند. مسئولین کشور کسانى هستند که زمام یک کارى به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعهپراکنى کرد؛ دشمن این را میخواهد. دشمن میخواهد شایعهپراکنى کند؛ میخواهد دلها را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسئولین بدبین کند.»
پس از این دستورهای صریح ، هیچگاه از سوی ایشان سخنانی که ناسخ این دستورالعمل باشد، صادر نگردید. اما بسیاری که خود را مطیع رهبری میدانند، از این دستورات عدول کردند.
نگارنده این سطور نیز به خوبی واقف است که سکوت در برابر برخی رفتارها و مواضع گاهی بسیار دشوار میشود. اما همین امام خامنهای بود که در عید سعید غدیر، خطاب به دشمنان نهیب زد که «البته ملت ما بحمداللَّه ملت صبور و غیور و داراى استقامتى است؛ این را ثابت کرده است. ملت ما در طول این سى سال و قبل از این سى سال در دوران انقلاب، این را نشان داده است؛ ما صبوریم. حالا سرکردگان استکبار و سخنگویان آنها هِى توى تبلیغاتشان میگویند صبر ما دارد به آخر میرسد، ما دیگر طاقتمان دارد تمام میشود - آنها در مقابل ایران میگویند - شما صبرى نکردید در مقابل ملت ایران... صبور، ملت ایران است. مائیم که صبر کردیم، مائیم که ایستادگى کردیم، مائیم که توطئهى شما، تبلیغات شما، هیاهوى شما را ندیده گرفتیم، راه خودمان را ادامه دادیم. و این ملت همین راه را، همین راهى که انگشت اشارهى امام بزرگوار ما، امام راحل ما، به ما نشان داد، با همهى وجود، به کمک الهى، با همت این جوانها طى خواهد کرد و انشاءاللَّه به آن قلهى نهائى هم خواهد رسید.»
اگر مطیع هستیم، باید همان راه صبری که رهبر حکیم انقلاب از ما انتظار دارد را در پیش بگیریم. متاسفانه حد بیصبری در روزهای اخیر، از سوی برخی مدعیان اصولگرایی تا حدی رسید که شخصیتهای پیشتاز در اطاعت از ولایت، همچون استاد عسگراولادی را نیز مورد هجمه قرار دادند. اصلیترین هجمه به ایشان از بابت دو موضوع بود. بخش اول به انعکاس ناقص برخی رسانهها از سخنان ایشان باز میگشت. رسانههایی که تنها بخشی از سخنان ایشان را منعکس کرده بودند و چنین وانمود کرده بودند که ایشان نسبت به راهپیمایی مردمی 9 دیماه معترض بودهاند. درحالی که ابتدای کلام ایشان تبریک به امت و امام امت به خاطر این حضور پرشکوه بوده است و روح غالب بر مصاحبه نگاهی مملو از خشنودی از این خروش ملت بوده است. ای کاش هجمه کنندگان به ایشان که بخشهایی از مطلب خود را پس از انتشار اخبار تکمیلی توسط رسانههای اصولگرا، به ناچار حذف کردند،از ابتدا نسبت به صحت خبر کسب اطمینان می کردند. علی الخصوص که در اینگونه مواقع، میتوان به سابقه افراد نیز نگاهی داشت.
اما بخش دیگری که سبب هجمه به ایشان از سوی گروهی خاص گردید، به شکایت ایشان از برخی شعارهای انحرافی باز میگشت. این همان نقطه مورد تاکید این یادداشت است. شعارهایی که به صراحت برخی مسئولین رسمی کشور را موهنانه هدف قرار داده بود. سخنان یک مجاهد پرسابقه در اطاعت از امام و رهبری، در صیانت از خواسته امام امت، آیا به واقع مستحق چنین حملاتی بود. این حملات و مشابه آن البته از سوی دو گروه انجام گردید، علاقهمندان کم بصیرت به ولایت و دلدادگان به تخریب ولایت با ظاهر دفاع غلط. که بیشک با تخریب چنین چهرههایی که بدون در نظر گرفتن فضای غالب، به وظیفه شرعی خود میاندیشند، دست دشمن را در جلوگیری از آرام کردن فضای کشور در شرایطی که خواست جدی رهبری است، باز خواهد گذاشت.
مثال یاد شده تنها نمونهای از برخی افراطهایی بود که این روزها به اسم اصولگرایی رخ میدهد و اگر از ترس مورد اتهام قرار گرفتن، به دفاع از خط ترسیم شده از سوی رهبری نپرداختیم، از اصولگرایی تنها نامی فریبنده انتخاب نمودهایم. مگر نه آنکه ما ولایت فقیه را تداوم ولایت ائمه در زمان غیبت میدانیم و مگر نه آنکه در متون دینی ما هم پیشروندگان از ولایت مذمت شدهاند و هم پس افتادگان. « المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهق واللازم لهم لاحق»
محمد مهدی اسلامی
قائم مقام مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی